.:: نبض گل ::.

.:: نبض گل ::.

من به آغاز زمین نزدیکم...
.:: نبض گل ::.

.:: نبض گل ::.

من به آغاز زمین نزدیکم...

لمس یک خاطره...

چه حس لطیفی دارد لمس آن لحظه

که مرور خاطره ای ذهنت را قلقلک می دهد

و از میان تمام تکرار ها و روزمرگی ها

لبانت را منحنی می کند و تو را به لبخندی وامی دارد

و به لحظه ای درنگ برای مرور ثانیه هایی

که روزی آرزوی تو بود و اکنون خاطره ایست

که به گوشه ای از ذهن مشوشت پناه برده

یا نفوذ کرده در تو

وبا خطی خوانا بر صفحه ی دلت جا خوش کرده...



و چه حس بدی دارد آن لحظه که مات و مبهوت

می اندیشی به این که

چه کارها می شد کرد و نکردی

و چه حرف ها که می شد گفت و نگفتی

تا امروز طعم شیرین این خاطره

به مزاج ذهنت خوش تر بیاید!



و چه قدر زیباست آن لحظه که قانع شوی

به تمام داشته ها و نداشته هایت از این خاطره

ودست لحظه ها را صمیمانه بفشاری

که به احترام تو و دلت این گونه رقم خوردند...


پ.ن:امروز 27 فروردینه,فک کنم دیگه کسی نیست که ندونه تو این روز واسه من چه اتفاقی افتاده,اگر در جریان نیستین میتونین به این لینک مراجعه کنید تا گزارش لحظه به لحظه ی این خاطره رو بخونید...یک سال گذشت!!!واااای خدا...

نظرات 5 + ارسال نظر
parni 28 - فروردین‌ماه - 1392 ساعت 01:04 http://haghighate-abi.blogfa.com

واااااااااااااای آجی گلییییییییییییی....عالیییییی بود....
به قول خودت آنچه از دل براید به دل نشیند...!
خوشحالم که خدا تو رو به یکی از آرزوهات رسوند...

هیچ وقت یادم نمیره که چقد هول شده بودی...هی می رفتی تو در و دیوار

مرسی...ایشالا توام به آرزوهات برسی...
یادش بخییییییییر...واااااااااااااااای...

مهدیس 29 - فروردین‌ماه - 1392 ساعت 12:54 http://tasvire-roya.blogsky.com

آخییییییییییییییییییی...دقیقا اونروزو روزه قبلشو یادمه
حتی هنوزم میتونم جز به جز برا یکی که نشنیده تعریف کنم..البتههههههههه فک نمیکنم کسی باشه که ندونه

واااای...

گیسوو 29 - فروردین‌ماه - 1392 ساعت 22:50

یلههههههههههههه..خودمم..راستشو بگو حاضری چقد بدی که برگردی به عقب روز27 فروردیییین...؟؟

وای چه سوال سختی...نمی دونم!
شاید به اندازه ی تموم دلتنگیایی که بعد از اون روز اومد سراغم!

زهرا 9 - اردیبهشت‌ماه - 1392 ساعت 15:34

سلام عزیز دلم!!!!!امروز برای اولین بار وبلگت رو دیدم!!!1
خیلییییییی زیبا مینویسیییییی!!
امیدوارم به همهی آرزوهات برسی!!!

سلام عزیزم,خوش اومدی...ممنونم...
تو هم همین طور خانومی

ویس 17 - اردیبهشت‌ماه - 1392 ساعت 01:17

سلام عزیزم . خواستم برات بنویسم که برای تمام مهربونی هایت ممنونم. من آدم خوشبختی هستم که همیشه با آدم های بسیار خوب روبرو می شوم .به دوستانت هم بگو که زیاد دوستشان دارم.

سلاااااام...نظر لطفتونه که منو خوب می دونید ولی بدونید آدمایی هم که با شما رو به رو میشن از شما خوشبخت ترن چون با یه آدم خیــــــــــــــــــــلی خوب تر از خودشون آشنا شدن
ما هم خیلی خیلی بیشتر از شما دوستون داریم...مطمئن باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد