.:: نبض گل ::.

من به آغاز زمین نزدیکم...

.:: نبض گل ::.

من به آغاز زمین نزدیکم...

روی شن های داغ...

محبوبم: 

لذت عاشق شدن را در دریای ژرف زندگی در حالی تجربه کردم که معشوقی در میان نیست!! 

وقتی آتش عشقی شعله ور می گردد و وجود ناچیز آدمی را خاکستری گران بها می کند مهم آن آتش است نه چیز دیگر و من اکنون در آتش برافروخته ی عشق تو ذره ذره می سوزم و تو... 

خودت که نه,خیالت آرام و صبور از کنار این عشق خیالی عبور خواهد کرد و من پروانه وار بالهایم را در آتشی ناخواسته مشتعل می سازم و پس از آن بال و پری برای پرواز نخواهم داشت.

تو با نگاهی پر از ابهام حضورت,از دور نظاره گر سوختنی نابرابر هستی.و همان گونه پر ابهام در وادی پر خطر عشق ناپدید می گردی و من سرگردان در توهمات خویش.باشد که دگر بار جایی دیگر و زمانی دیگر بیابمت و باز فراموش کنم که چگونه مرا سوزاندی و دوباره تن به آتش عشقی بدهم که قبلا مرا سوزانده است!

چه خوش باورند عاشقان ساده دل.مدام به این می اندیشم که چه ساده دل و خوش باورند عاشقان که به نیم نگاهی از جانب معشوق قانعند و در مقابل چه زیرکند معشوق ها که این را هم از عاشقان خود دریغ می کنند؛اما با تمام این فرضیه ها عاشقانه می پرستمت...


پ.ن:

1-سلام...

2-متن بالا بخشی از کتاب "روی شن های داغ" نوشته ی "سهیلا عظیمی" معلم زبان فارسی عزیزمه...من این کتابو خوندم و لذت بردم امیدوارم شما هم بخونید و لذت ببرید...

3-بهتره که دوبار بخونیدش...شایدم بیشتر...ارزششو داره...

4-وصف حال بود هااااا...توجه مینمویی؟؟


روحت شاد...

چه بی وقفه نگران بودم

از روبه رو شدن با یک برگ تقویم

از رویارویی با یک روز

با یک تاریخ آشنا

هراسی در دلم بود

هراسی در دلم هست

حس مبهمی که

عبور کردن از کنار روزها و شب ها

و رسیدن به این روز را

برایم سخت می کرد

هر چه قدر به یک آبان

و یک نیمه شب نزدیک تر می شدم

حسی تکراری

در خودآگاهم جان دوباره می گرفت

کاش می شد...

کاش می شد تقویم را وارونه ورق می زدم

و می رسیدم به یک سال قبل

به روزی که

حضورت را تا آن روز

در تاریخ ثبت کردی

کاش برمی گشتم به 14 آبان 90

به روزی که بودی

اما برای آخرین بار...

پدربزرگم!

در نبودت,یکسال گذشت

چرا و چگونه نمی دانم

فقط می دانم که گذشت....


بچه ها امروز سالگرد فوت پدربزرگمه,لطفا براش فاتحه بفرستین...

شب عاشقانه ها...

دیدی همیشه وقتی یه جایی میری که تا حالا نرفتی یه حسی داری که هیچ وقت نداری؟بعد تازه اگه اونجایی که میری یه جایی باشه که میخوای یه نفرو که دوس داری ببینی که دیگه تا مرز مرگ میری... 

من دیشب دقیقا همین حسو داشتم البته برای سومین بار...اولین بار که فرودگاه بود دومین بارم نشستی بود که با مهدیسی رفتیم... 

دیشب...وارد یه فضای جدید شدم...همه جا پوسترای عمو احسان بود...همه به خاطر عمو احسان اومده بودن...همه جا پوسترای آلبوم عاشقانه ها بود...خلاصه شب شب عاشقانه ها بود 

دیشب رفته بودیم کنسرت عمو احسان...یه شب رویایی بود تو زندگیم...واقعا که خوش گذشت...جاتون خییییییییلی خاااالی... 

انقدر فضا رمانتیک بود که نگو...مخصوصا وقتی آهنگ کجایی و نابرده رنج و سلام آخرو خوند...واااااای عزیییییزم...فوق العاده بود... 

آهنگای احساس آرامشو دریا رو هم که خوند سالن منفجر شد... 

کلا عمو احسانه دیگه...کاریش نمیشه کرد قربونش برم...واقعا جا داره بگم: 

خدایا از خلقت عمو احسان ممنونم...صداش واقعا ملکوتیه... 

 

تا بعد...موفقتر از همیشه باشید  

عاشقانه ترین تولد دنیا...

سلام سلام...خوبین؟؟؟من عااااااااالیم...به دو دلیل,که هر دوتاش به عمو احسان خواجه امیری مربوطه:


1-امروز تولد عمو احسانمه,بهش از همینجا تبریک میگم:

احسان عزیز!ممنون از اینکه همیشه بودی تا با صدای تو خاطراتم -هر چند کوچیک- هیچ موقع از ذهنم پاک نشه اگرم گه گداری فراموششون میکنم با شنیدن صدات دوباره تک تک لحظه ها با همون احساس برام زنده شه...همیشه به اینکه از کوچولوییم تو رو دوس داشتم به خودم افتخار میکنم...استاد صدا!عموی خیالی خوبم!تولدت مبارک....


2-آلبوم عاشقانه ها منتشر شد,که بازم به عمو جونم و همه ی هواداراش تبریک میگم:

بعد از دو سال واقعا دیگه با کمبود مواجه شده بودم,مث همون وقتا که فرهاد بدنم کم میشه احساس میکردم عمو احسان بدنمم به زیر خط فقر رسیده...


در آخر باید بگم,هر کسی که این متنو میخونه مدیونه اگه آلبومو دانلود کنهنه به خاطر این که عمو احسانمه به خاطر اینکه گناه داره...بذار توضیح بدم برات:ببینید دوستان!هر خواننده ای که فقط شغلش خوانندگیه-مثل عمو احسان,بابک,محسن یگانه و... میاد سرمایه اشو که هم وقتشه هم پول میذاره پای یه آلبوم که من و تو بخریم و با پولش بتونه سرمایه اشو برگردونه...باور کن اونام زندگی دارن به خدااااا...اصلا شعار نمیدم,من خودم همه رو میخرم...پس لطفا دانلو نکنید...واسه خودتونم ارزش قائل باشید,وقتی یه نفر محترمانه ازتون درخواست میکنه به حرفش گوش کنید لطفاااا...


*یه عمره با خودم میگم خدا رو شکر خوشبخته

*خدا رو شکر خوشبختی چه قدر این گفتنش سخته


*تمام روز میخندم تمام شب یکی دیگه ام

*من از حالم به این مردم دروغای بدی میگم


متن آهنگارم میذارم تو برگه ها ولی امروز نه,ایشالا فردا...حتما بخونیدو نظرتونو راجبه ترانه ها بگید,البته نظر مخالف پذیرفته نیستاااااا...جرئت داری ساز مخالف با استادم بزن