.:: نبض گل ::.

من به آغاز زمین نزدیکم...

.:: نبض گل ::.

من به آغاز زمین نزدیکم...

بهترین لحظات زندگی از نگاه چارلی چاپلین...


To fall in love

عاشق شدن

To laugh until it hurts your stomach
آنقدر بخندی که دلت درد بگیره

To find mails by the thousands when you return from a
vacation.
بعد از اینکه از مسافرت برگشتی ببینی
هزار تا نامه داری

To go for a vacation to some pretty place.
برای مسافرت به یک جای خوشگل بری

To listen to your favorite song in the radio.
به آهنگ مورد علاقت از رادیو گوش بدی

To go to bed and to listen while it rains outside.
به رختخواب بری و به صدای بارش بارون گوش بدی

To leave the Shower and find that
the towel is warm
از حموم که اومدی بیرون ببینی حو له ات گرمه !

To clear your last exam.
آخرین امتحانت رو پاس کنی

To receive a call from someone, you don't see a
lot, but you want to.
کسی که معمولا زیاد نمی بینیش ولی دلت
می خواد ببینیش بهت تلفن کنه

To find money in a pant that you haven't used
since last year.
توی شلواری که تو سال گذشته ازش استفاده
نمی کردی پول پیدا کنی

To laugh at yourself looking at mirror, making
faces.
برای خودت تو آینه شکلک در بیاری و
بهش بخندی !!!

Calls at midnight that last for hours.
تلفن نیمه شب داشته باشی که ساعتها هم
طول بکشه

To laugh without a reason.
بدون دلیل بخندی

To accidentally hear somebody say something good
about you.
بطور تصادفی بشنوی که یک نفر داره
از شما تعریف می کنه

To wake up and realize it is still possible to sleep
for a couple of hours.
از خواب پاشی و ببینی که چند ساعت دیگه
هم می تونی بخوابی !

To hear a song that makes you remember a special
person.
آهنگی رو گوش کنی که شخص خاصی رو به یاد شما
می یاره

To be part of a team.
عضو یک تیم باشی

To watch the sunset from the hill top.
از بالای تپه به غروب خورشید نگاه کنی

To make new friends.
دوستای جدید پیدا کنی

To feel butterflies!
In the stomach every time
that you see that person.
وقتی "اونو" میبینی دلت هری
بریزه پایین !

To pass time with
your best friends.
لحظات خوبی رو با دوستانت سپری کنی

To see people that you like, feeling happy
.کسانی رو که دوستشون داری رو خوشحال ببینی

See an old friend again and to feel that the things
have not changed.
یه دوست قدیمی رو دوباره ببینید و
ببینید که فرقی نکرده

To take an evening walk along the beach.
عصر که شد کنار ساحل قدم بزنی

To have somebody tell you that he/she loves you.
یکی رو داشته باشی که بدونید دوستت داره

remembering stupid
things done with stupid friends.
To laugh .......laugh. ........and laugh ......
یادت بیاد که دوستای احمقت چه کارهای
احمقانه ای کردند و بخندی
و بخندی و ....... باز هم بخندی

These are the best moments of life....
اینها بهترین لحظه های زندگی هستند
Let us learn to cherish them.
قدرشون رو بدونیم

"Life is not a problem to be solved, but a gift to be enjoyed"
زندگی یک هدیه است که باید ازش لذت برد

نه مشکلی که باید حلش کرد...



چاپلین می گوید :
وقتی
زندگی 100 دلیل برای گریه کردن
به تو نشون میده
تو 1000 دلیل برای خندیدن

به اون نشون بده...



اول نظرتو راجع به متن بگو بعد...

بگو به نظر تو زیباترین لحظه ی زندگی چیه...؟

نظرات 38 + ارسال نظر
سپیده 19 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 00:18

ای ول خیلی جالب بود دقیقا دونه دونشو قبول دارم با
شخصا با حوله گرمه خیلی حال میکنم!

سپیده خجالت بکش...ینی چی این حرفای مبتذل؟؟؟؟
این شخصا کیه که تو باهاش با حوله ی گرم حال میکنی؟؟؟؟؟؟بی ادب...

کیمی 19 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 00:29

عالی بود!!! کاش می شد همشو تجربه کرد!
به نظره من قشنگ ترین لحظه ی زندگی موقعیه که با دوستات داره سپری می شه . . . . مخصوصا دوران دبیرستان!
وای دوباره دلم براتون تنگ شد

میشه عزیزم...
واااااااااای آره...موافقم ...مخصوصا اگه با جینگولیا باشه...منم دلم قد یه دنیا تنگیده براتون...

محد 19 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 10:44

وووووای .....منم باهاش موافقم ..با همش ...البته اگه تو برا من حرف در نیاری عین سپیده ...ولی مخصوصا اون که گفت از خواب پاشی ببینی باز میتونی بخوابی
دوستان ...مردنیست دوست عزیزمون که اینجا نشسته ...حالا من اشاره مستقیمو نمیکنم به پرگل ولی ..اون کامنت منو پاک نکنه کی بکنه ....؟

وااااااااای...خودمم عاشق همون تیکشم...
محد...من تورو میکشم...به جون بچم من نظرتو پاک نکردم...اصن نظر نذاشته بودی...

محد 19 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 10:46

ولی یه چیز دیگه ...این چارلی ..شماره ای ایمیلی چیزی نداره ..بیشتر اشناشیم ؟
چقدر جذابه

الهی...محد توام مث من...اصن از وقتی دیدمش یه ندای درونی بهم میگفت مرد ایده آلمو پیدا کردم...جان من نیگاش کن...اون سیبیل...اون ابروهای پهنااااااور...اون نگاه نافذ...اصن جایی پیدا میشه؟؟؟؟؟

گیسوووووووووووووو 19 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 11:57

وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای پرگل ....فوق العاده بود....همشو قبول دارم واقعابهترین لحظه هان....حالابهترترین اینا بنظر من ... اینان به رختخواب بریوبه صدای بارون گوش بدی ...یکیو داشته باشی که بدونی دوستت داره...وقتی اونومی بینی هری دلت بریزه پایین(تاحالاتجربه نکردم ولی فک کنم لحظه خوبیه فککنم)... و اینکه...آخرین امتحانتوپاس کنی.......................وااااااااای پرگل خیییییییییلی خوب بود.....نامه ای که برای دخترشم نوشته خییلی خوبوبامعناست....درکل نمیدونم چرااحساساتی شدمو انقدرالان خوشحالم...........

باشه بابا...فکر بد نکردم راجبت...فقط فک میکنی...
اون متن خیلی فوق العادست ولی نامه ی چارلی به دخترش نیست...اونو یک فرد بسیار متفکر(خیلی زحمت کشیده)به عنوان نامه ی چارلی به دخترش نوشته...چه چیزا...

سپیده 19 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 12:12

دوستان اشتباه نشه اون (با) ی اول اشتباه چاپی بوود!!!

توام شدی گیسوووو...؟؟؟؟
بچه ها لطفا فکر بد نکنید...

محد 19 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 14:32

منو هنوز ثبت نکردی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

غربتی صبر کن یه ذره...من زندگی دارم...بیکار نیستم که...هر موقع وقت کنم ثبتت میکنم...اییییش...غربتی...

سما 19 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 16:47

بچه ها من دلم برا محد تنگ شده نمیتونم براش نظر بزارم

محدم دلش برا تو تنگیده...حالا چرا نمیتونی نظر بذاری؟

سما 19 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 16:49

منم عاشق اهگ دروغ دوست داشتنیم خیلی گشنگه کلی خاطره باهاش دارم مرسی پرگل جونم

واااااااااااای خدا...خیلی قشنگه...
خواهش میکنم سما جونم...بوس

sahel 19 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 17:23

khob bod be nazare man qashang tarin lahzeei ye ke yekio mibini delet talao tolop mikone...asan hamin ke kasio dos dashte bashi ye haliye.....

آره واقعا...این تالاپ تولوپو هستم...به شخصه 1بار خیلی سخت تجربش کردم...
تورو دیدم نفسم بند اوم/دل من یکدفه یه حالی شد
نمیدونم که هوا سنگین بود/یا زمین زیر پاهام خالی شد
من به چشمای خودم شک کردم/این همه میشه مگه زیبایی
مث تو وقتی تو خوابا هم نیست/نمیشه حتی بگم رویایی...

ساحل 19 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 17:47

شکنجه گر

رو به تو سجده می کنم دری به کعبه باز نیست

بس که طواف کردمت مرا به حج نیاز نیست

به هر طرف نظر کنم نماز من نماز نیست

مرا به بند می کشی از این رهاترم کنی

زخم نمی زنی به من که مبتلاترم کنی

از همه توبه می کنم بلکه تو باورم کنی

قلب من از صدای تو چه عاشقانه کوک شد

تمام پرسه های من کنار تو سلوک شد

عذاب می کشم ولی عذاب من گناه نیست

وقتی شکنجه گر تویی شکنجه اشتباه نیست

قلب من از صدای تو چه عاشقانه کوک شد

تمام پرسه های من کنار تو سلوک شد

عذاب می کشم ولی عذاب من گناه نیست

وقتی شکنجه گر تویی شکنجه اشتباه نیست

*عذاب می کشم ولی عذاب من گناه نیست...
*وقتی شکنجه گر تویی شکنجه اشتباه نیست...

فکرشو بکن...ترانه رو که روزبه جوووونم گفته آهنگم که داریوش جوووووونم خونده...دیگه چی میخوای؟؟؟

[ بدون نام ] 19 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 17:49

جالب بود پرگل جان

همش خوبه ولی این خیلی حال میده :
To find money in a pant that you haven't used
since last year.
توی شلواری که تو سال گذشته ازش استفاده
نمی کردی پول پیدا کنی

مرسی که سر زدی...منم موافقم...خیلی حال میده...

امیر علی 19 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 17:50 http://farhadmajidi7.blogsky.com

نظر قبلی من بودم اسممو یادم رفت بذارم

ماشاالله به این هوش و حواااااس...

مهدیس 19 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 18:17 http://manodoostam.blogsky.com/

حتما باید کنار ساحل قدم بزنی ؟ نمیشه کنار گلی قدم بزنی ؟ من عااشق ساحلم آرامش عجیبی با رفتن بهش بم دس میده ... منم بدش بش دس میدم میریم بیرون ...
چقد خوبه آدم یکیو داشته باشه که اون دوسش داشته باشه دیگه همه چی آرومه ...
آهنک وبتم تبریک ...
گلی من شدیدا احتیاج دارم ببینمت ... شدیدا ... جدی بگیر وگرنه یه چیزیم میشه ...

برام هیچ حسی شبیه تو نیست
کنار تو درگیر آرامشم
همین از تمام جهان کافیه
همین که کنارت نفس میکشم
برام هیچ حسی شبیه تو نیست
تو پایان هر جست و جوی منی
تماشای تو عین آرامشه
تو زیباترین آرزوی منی
منو از این عذاب رها نمی کنی
کنارمی به من نگا نمی کنی
تمام قلب تو به من نمیرسه
همین که فکرمی برای من بسه
از این عادت با تو بودن هنوز
ببین لحظه لحظم کنارت خوشه
همین عادت با تو بودن یه روز
اگه بی تو باشم منو میکشه
یه وقتایی انقدر حالم بده
که میپرسم از هر کسی حالتو
یه روزایی حس میکنم پشت من
همه شهر میگرده دنبال تو
منو از این عذاب رها نمی کنی
کنارمی به من نگا نمی کنی
تمام قلب تو به من نمیرسه
همین که فکرمی برای من بسه

من دقیقا همینم ... به دادم برسین رفقا ...

نمیدونم این چارلی چی دیده تو این ساحل که این حرفو زده؟واللللا...
وااااااااااااای مهدیسی...منم باید ببینمت...باید تورو پیدا کنم:شاید هنوزم دیر نیست...
واااااای عمو احسانم....واااااای روزبه جونم....وااااااای فرهااااااااااااد...وااااااااااااای خداااااااا....

ساحل 19 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 18:56

من از تو

من از تو راه برگشتی ندارم تو از من نبض دنیامو گرفتی

تمام جاده ها رو دوره کردم تو قبلا رد پاهامو گرفتی

من از تو راه برگشتی ندارم به سمت تو سرازیرم همیشه

تو می دونی اگه از من جداشی منم که سمت تو میرم همیشه

من از تو راه برگشتی ندارم به سمت تو سرازیرم همیشه

تو می دونی اگه از من جداشی منم که سمت تو میرم همیشه

مسیر جاده بازه روبم اما برای دل بریدن از تو دیره

کسی که رفتنو باور نداره اگه مرد سفر باشه نمیره

من از تو راه برگشتی ندارم به سمت تو سرازیرم همیشه

تو می دونی اگه از من جداشی منم که سمت تو میرم همیشه

من از تو راه برگشتی ندارم به سمت تو سرازیرم همیشه

تو می دونی اگه از من جداشی منم که سمت تو میرم همیشه

خودم گفتم یه راه رفتنی هست خودم گفتم ولی باور نکردم

دارم می رم که تو فکرم بمونی دارم میرم دعا کن برنگردم

ساحل...؟؟؟؟آر یو اوکی...؟؟؟؟؟
روزبه جووووونم...داریووووش بزرگ...

ملی 19 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 19:57

دل اتفاقی ترین اشتـــــباه دنیاست!!!
بسته میشود آنــــجا که نبــــــاید!!!
کنــــده میشود از جایی که نباید

سلام گلی جان.اولین باره که تونستم بیامو وب زیباتو ببینم .تبریک میگم.هرچند دیره.به گلی خودت ببخش.
خیلی قشنگه.
تمام چیزایی که توی متن هست قشنگن و به نحوی هرکدوم در جای خودش بهترین و زیباترین لحظه هستن...
اما به نظر من یکی از زیباترین لحظه ها زمانیه که کسانی که دوست داری شاد و خندون ببینی
بازم تبریک عزیزم.

فدای تو ملیکا جوووونم...خوشحالم کردی سر زدی...
بازم از این کارا بکن گلم...

ساحل 19 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 20:07

اینجا چراغی روشنه


هر جا چراغی روشنه از ترس تنها بودنه

ای ترس تنهای من اینجا چراغی روشنه

اینجا یکی از حس شب احساس وحشت می کنه

هرروز از فکر سقوط با کوه صحبت می کنه

جایی که من تنها شدم شب قبله گاهه آخره

اینجا تو این قطب سکوت

کابوس طولانی تره

من ماه میبینم هنوز این کور سوی روشنه

اینقدر سو سو می زنم شاید یه شب دیدی منو

هرجا چراغی روشنه از ترس تنها بودنه

ای ترس تنهای من اینجا چراغی روشنه

اینجا یکی از حس شب احساس وحشت می کنه

هر روز از فکر سقوط با کوه صحبت می کنه

ساحل 19 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 20:09

سراب رده پای تو داریوش

سراب رد پای تو کجای جاده پیدا شد

کجا دستاتو گم کردم که پایان من اینجا شد ؟

کجای قصه خوابیدی که من تو گریه بیدارم

که هر شب حرم دستاتو به آغوشم بدهکارم

تو با دلتنگیای من تو با این جاده همدستی

تظاهر کن ازم دوری تظاهر می کنم هستی

تو آهنگ سکوت تو به دنبال یه تسکینم

صدایی تو جهانم نیست فقط تصویر می بینم

یه حسی از تو در من هست که می دونم تو رو دارم

واسه برگشتنت هر شب درارو باز میذارم

سراب رد پای تو کجای جاده پیدا شد

کجا دستاتو گم کردم که پایان من اینجا شد ؟

کجای قصه خوابیدی که من تو گریه بیدارم

که هر شب حرم دستاتو به آغوشم بدهکارم

تو با دلتنگیای من تو با این جاده همدستی

تظاهر کن ازم دوری تظاهر می کنم هستی

روزبه...داریوش...

ساحل 19 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 20:13

سراغی از ما نگیری

نپرسی که چه حالیم

عیبی نداره میدونم

باعث این جداییم

رفتم شایدکه رفتنم

فکرتو کمتر بکنه

نبودنم کنار تو

حالتو بهتر بکنه

لج کردمو خودم آخه

حست به من عالی نبود

احساس من فرق داشت با تو

دوست داشتنه خالی نبود

بازم دلم گرفته تو این نم نم بارون

چشام خیره به نوره چراغ تو خیابون

خاطرات گذشته منو میکشه آروم

چه حالی دارم امشب به یاد تو زیر بارون

بازم دلم گرفته تو این نم نم بارون

چشام خیره به نوره چراغ تو خیابون

خاطرات گذشته منو میکشه آروم

چه حالی داریم امشب به یاد تو منو بارون

بابک عزیزم

...

بابک 19 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 20:18

مه دنیام تو
آرزوهام تو
تو نفسام تو
خاطره هام تو
روز و شبام تو
وقتی تنهام تو
همه حرفام تو
اون که می خوام تو
اون که می خوام تو
همه دنیام تو

بابک 19 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 20:19

به این دل میگه تنها باش و بسوز
میگه چشمو به در ندوز
آخه اون دیگه پیشت نمیاد
رفتش دیگه فکر چشاش نباش
دنبال خنده هاش نباش
اون دلش دیگه تو رو نمی خواد

بابک 19 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 20:20

شاید دیگه نتونی تکیه کنی به شونم
شاید دیگه نتونم کنار تو بمونم
کنار تو بمونم
کنار تو بمونم
بی من و با من اما
مواظب خودت باش
نشکنه بغض چشمات
نذاره بریزه اشکاش

این قشنگ بود خدایی ولی بازم:

sahel 19 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 20:23

سراغی از ما نگیری نپرسی که چه حالی ام
عیبی نداره می مونم باعث این جدایی ام
رفتم شاید که رفتنم فکرتو کمتر بکنه
نبودنم کنار تو حالتو بهتر بکنه
لج کردم با خودم آخه حست به من عالی نبود
احساس من فرق داشت با تو دوست داشتن خالی نبود
بازم دلم گرفته تو این نم نم بارون
چشام خیره به نور چراغه تو خیابون
خاطرات گذشته منو می کشه آروم
چه حالی دارم امشب به یاد تو زیر بارون
من و بارون
ono ba reza sadeqiye aziz khunde bod...ino tanha
gahgahi makhsosan to tanhaeiyade sahel miyoftam!!!!

من موندم چرا تو تنهایی یاد تو میفته...؟؟؟نکنه اونم...

sahel 19 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 20:32

pargoli mishe loftan matne ahang bikhiyal mehdi ahmadvando bezari?????
nemikhay begi doroqe dosdashtani o bikhiyalo ki be shoma moarefi karde?
mishe be jaye azab ye ahang az babako bezari...masalan demo ye mano baron ya doset daram ya ATISHAM BEZAN ya asheqam kon....torokhoda....khhesh mikonam.....pargoooli torokhoda!

لیدیز اند جنتلمن...آهنگ دروغ دوست داشتنی و بیخیالو عمو هوتی به من معرفی کرده...من خودم اصن از وجود چنین آهنگایی خبر نداشتم ولی هوتیلا زحمت کشید گفت که برم گوش کنم این آهنگارو...
خوبه هوتی...؟؟؟راحت شدی...؟؟؟؟
متن اهنگ درخواستیتم حتما میذارم,هدف ما جلب رضایت مشتریست...
آهنگ وبلاگم شاید عوض کنم,اونم واسه اینکه دلم برات سوخت دیدم داری التمااااس میکنی ...

بابک جووووووووووون 19 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 20:38

من مجنون این اهنگم!

برگرد و آتیشم بزن

شاید یه راهی باشه که این فاصله کوتاه شه

قلب تو واسه یه ثانیه با حس من همراه شه

شاید یه راهی باشه تشویشمو کمتر کنی

یه عمر عاشق توام ، یه لحظه با من سر کنی

تو نیستی و بدون تو ، با گریه خلوت میکنم

دارم به صحبت کردنه با عکس عادت میکنم

تو نیستی و بدون تو ، دچار بی قراریم

بی تو از این سایه ها ، از خودم فراریم

برگردو آتیشم بزن ، کی گفته که من مانعم؟

تنها بذار ببینمت ، من به همینم قانعم

تو نیستی و این فاصله آتیش به جونم میزنه

تصور لبخند تو هرجا که هستم بامنه

هرجا که میرم با منه

شاید یه راهی باشه که باور کنی غرق توام

این اوج خواسته ی منه ، ببین چه کم توقعم

شاید یه راهی باشه تشویــشـمو کـمــتر کنی

یه عمر عاشق توام ، یه لحظه با من سر کنی

تو نیستی و بدون تو ، با گریه خلوت میکنم

دارم به صحبت کردنه با عکس عادت میکنم

تو نیستی و بدون تو ، دچار بی قراریم

کاش میفهمیدی چرا ، من از خودم فراریم

برگردو آتیشم بزن ، کی گفته که من مانعم؟

تنها بذار ببینمت ، من به همینم قانعم

تو نیستی و این فاصله ، آتیش به جونم میزنه

تصور لبخند تو هرجا که هستم با منه

هرجا که میرم با منه

آخییییییییییییییییی...شلمچه...اتوبوس...هندزفری...الان همه ی اینا اومد تو ذهنم...

مهدیس 19 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 21:24 http://manodoostam.blogsky.com/

گلی این ساحل دیگه داره منو عصبیم میکنه ها ....
کارای روزبه رو استفاده می کنی باید اجازه ی کپی رایتو از خودم بگیری ... دفه دیگه ...
ساحل من اگه تو رو ببینم ...... یه کاری می کنم همه گوشتات یهو آب شه بدش بترکی ... بدشو دیگه نمی گم ...
گوله آب شدن گوشتاتو نخور که بیای پیشم ... می ترکونمت ...

sahel 19 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 23:43

aaaaaaaaaakh ke cheqad delam BASE kamyar tang shode...kafsh...derakht....
pargol Kmyaro begooooooo?!!!!!
heeeey mahdis....baaaaaaashe behesh migam...he he he he he he he he he ....)qabele tavajo pargol)
he he
maziyar falahi
rasti farnaz 5shanbe shayadam jome rafte bod konsertesh

ساحل خیلی دختر خوبیه...با اینکه شیطونه ولی آدم از کاراش خسته نمیشه...(نمیدونم کامیار به چی فک میکرده که اینارو گفته...؟؟؟)

سما 20 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 15:28

ساحل فدای اون چشمات بشم عاشق شدی این چه شعرایی که نوشتی

عاشق شده...؟عاشق بوده...خیلی وقته...اصن پاک از دست رفته این دختره...

sahel 20 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 15:46

aaaariiii man asheqam...gholamreza kamyarye ki dg ke shoma nemishnasin...
pargol mersi ke be tor kamelan KHOD JOSHahangeto avaz kardi
man kheyliam ke to saat 11 bidar shodi......
kamyar ham be mahasenam fek karde ke ino gofte bach jan!
bazam merccccccccccfek nemikardam ye nafar harfamo gosh kone!!!!
man ta omadam inja injori shodam.................

ماشالله...دل نیست که...ترمیناله...
خواهش میکنم تپلی خودم...بوس بوس...بپر تو صفحه ها متن بیخیلو گذاشتم...
منی که به حرفت گوش دادم واسه اینه که کلا خاصم...در جریانی که...؟؟
حالا این حالتایی که بهت دست داد به ترتیب از چپ به راسته یا از راست به چپ...؟؟؟؟

sahel 20 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 16:07

az ras be chap.
vaaaaaaaaaaaaay merc choooooooocholoooo.
chooochak....
pargol baba manam doset daram koshti mano heeey doset daram doset daram!!!!!

چوچک...!!!!یادش بخیر...دوباره دلم برات تنگ شد...
تو التماسمو کردی که آهنگ بابکو بذارم...من هیچ اصراری نداشتم...

sahel 20 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 16:37

babat bikhiyal kheyli kheyli merC...
NAJIB nabodiyo dasteto khondam na ajib mesra qabl ajib bad najib!

خواهش میکنم...من عجیب شنیدم حالا به خاطر تو نجیب...
(البته تو نت متنا همه با هم متفاوت بودن منم چیزی که به نظر خودم درس بود نوشتم)

z,b 21 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 19:00

عزیزم خیلی وبت حال کردم ووووووو حالا بعدا منو میشناسی...

د نه د...دیگه نداشتیم...اگه حال کردی بگو ببینم کی ای شاید منم حال کردم...
من حوصله این کارآگا بازیارم ندارم,لطفا هر چی سریعتر خودتو معرفی کن...

z,b 22 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 12:48

باشه pari junammmmmmmmmmmmmmmmmm
حالا که حوصله خمار بازیو نداری بدون که ی z,b
بیشتر تو دنیا نیست اونم زهرا بنی جمالی جوننننننننننننننننننننننننننننننننننه
ok شد واست.
حالا از این به بد بیشتر با هم اشنا میشیم

وااااااااااااااای...دختر خانوم ناز نازیه خودمی توووووووو...
به خدا خیلی خجل شدم که چرا انقد خشن برخورد کردم...
بیبخشید...

مهناز 22 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 19:53

پرگل چقدر دوست داشتم این پست رو.
مرسی....
حالم خوب شد
من با اون قسمتی که از خواب پاشم ببینم باز وقت دارم بخوابم خیلی حولیدم...
البته میدونی که دوست جون:من با این کار که تو اینه قربون صدقه خودم برم و بقیه تعجب کنن هم خیلی میحولم...

واااااااااای...خودمم عاشق اون قسمتشم...این نشون میده که خود چارلی بلا هم تنبل بوده ...
اونو که در جریانم...

z,b 22 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 20:07

ولی این رسم مهمونوازی نبودا................................
خط دوم با اخم باهام برخورد کردی ها چون گل گلی خودمون بودی برخورد نکردم.

واااااای ببخشید...سعی میکنم جبران کنم,بالاخره هرچی باشه حق خویشاوندی به گردنمون دارین زهرا خانوووووم...

[ بدون نام ] 22 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 20:20

حالا بعد از این همه سر صدا بت بگم که من همیشه یاد کارای احمقانه ی دوستام میو فتم هی بهشون میخندم تازه هی برای بقیه ام تعریف میکنم.....
اما جدی تر از اون اینه که بدونی یکی هست که دوست داره

زهرا...؟؟؟عاشق شدی...؟
به مامانت بگم...؟؟؟؟

z,b 22 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 22:17

وای نه هنوز انقدر بچه نشدم که عاشق بشم
ما معمولا دیگرانو عاشقه خودمون میکنیم

چه جالب...واقعا عاشقی کار بچگانه ایه...
باریک به شما که بقیه رو عاشق میکنی...

[ بدون نام ] 22 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 22:24

در اخر از همه بزار امشب بگم که بزنید دست جاودانگی رو برای بچه های ریاضی که نیمکره ی راستشون کار میکنه, اعم از اونایی که مهندس شدنو اونایی که قراره بشن...............................

به افتخار همه ی خانوم مهندسااااااا...حالا واسه اینکه تبعیض قائل نشیم یه دستم برای آقاهون بزنید...ما کلا همه ی جوانبو در نظر میگیریم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد